سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انسان خطای آموزگارش را نشناسد، تا آنکه اختلاف [و دیگر نظرات]را بشناسد . [ایّوب علیه السلام]


ارسال شده توسط قدیری در 88/5/2:: 12:45 صبح

به نام خدا

آقای هاشمی این متنی است خطاب بحضرتعالی و رنج نامه ای است که در آن با اشاره به حوادث انتخابات بعضی از عملکردهای شما را نقد کرده ام                                                     

آقای هاشمی بعد از نامه تعریض آمیز و بحران آفرین قبل از انتخابات حضرتعالی به مقام معظم رهبری به فکر فرورفتیم که آیا با هاشمی دهه های 50،40و60 باید خداحافظی کنیم؟

آقای هاشمی بعد از مشارکت حداکثری و فوق العاده مردم در انتخابات پیروزی نصیب خانواده انقلاب شد که هرکسی که در عقیده و عمل پایبند به انقلاب بود،خوشحال شد و جناح های موافق و مخالف که التزام عملی و عقیدتی به انقلاب داشتند جدا از نتیجه انتخابات خوشحال شدند ولی عده ای که تنها و تنها در زبان پایبند به انقلاب بودند یا بصیرت لازم را نداشتند، خشم شکست در نتیجه به خوشحالی که باید می داشتند فائق آمد و جشن بزرگ ملت که شکست ذشمن وتحقق حداکثری مردم سالاری دینی بود را نادیده گرفتند وشیرینی مردم را به کامشان تلخ کردند اما خطبه های آتشین و فصل الخطاب نمازجمعه مقام معظم رهبری نوطئه بیگانگان وغفلت دوستان و دوست نماها را خنثی کرد ومقام معظم رهبری با تأیید عملکرد گذشتتان جای گمشده شما را در جبهه انقلاب بازیافتند
مرجع قانونی نظارت بر انتخابات که شورای نگهبان باشد،خواست تا نمایندگان کاندیداهای معترض  شکایات خود را بیاورند ولی نمایندگان شکایتی که بتوان اسم آن را شکایت گذاشت نداشتند.بطور مثال یکی از دوستان بعنوان شکایت گفته بود که از اموال بیت المال برای تبلیغات استفاده شده است یا بطور کلی،اینکه بعضی از نمایندگان ما را اخراج کرده اند گذشت و بعد از اینکه فرصت قانونی رسیدگی به شکایات تمام شد شورا 5 روز دیگر از مقام معظم رهبری فرصت گرفت تا کاندیداهای معترض شکایات قابل بررسی خود را ارائه کنند و به حق شورای نگهبان هرکاری را می توانست بکند کرد و هیئت ویژه ای تشکیل داد تا شکایات را دریافت کند و در جریان رسیدگی به آنها قرار گیرد و در انتها بعد از عدم معرفی نماینده از طرف کاندیداها برای بازشماری 10% از صندوق ها با نظارت این هیئت وبا حضور دوربین های صداوسیما اقدام به بازشماری 10% از صندوق ها به طور تصادفی کرد که تغییر محسوسی در نتیجه آراء بدست نیامد و در انتها نتیجه انتخابات توسط شورای نگهبان تأیید شد

اما با سخنان مقام معظم رهبری در میلاد امیرالمؤمنین(علیه السلام) که فتنه ها تمام شد فضای کشور فضای آرامی می شود

ولی در تمام این مدت حضرتعالی سکوت اختیار کردید و بجز رضایت از مهلت گرفته شده شورای نگهبان، سخنی نگفتید که این سکوت معناداری بود

ناگهان بعد از تمام حرف ها وحدیث ها در مورد عدم حضور چند هفته ای شما،نوبت به نماز جمعه شما می شود و بر خلاف معمول اعلام خطیب نماز جمعه،از 5 روز قبل از آن اعلام می شود که نماز جمعه را حضرتعالی قرار است بخوانید که در این طرف دوستانی که بر روی شما بعنوان نیروی خودی حساب بازکرده اند امیدوار می شوند که سخنان وحدت آفرین شما فصل الخطاب معاندان و دوستان غافل و دوست نماها بشود و از آن طرف دشمنان قسم خورده انقلاب و دوستان غافل و دوست نماها امیدوارند که شما مطابق میلشان و مطامعشان را برآورده کنید که باید گفت جای تعجب است که چرا آنها باید امیدوار باشند مگر چه چیز در شما بوده است که آنها را امیدوار کرده است؟!
اما جناب آقای هاشمی شما آنطور که باید از این فرصت استفاده نکردید و افسوس نا امیدی را برای خیرخواهان انقلاب باقی گذاشتید

اما در مورد نماز جمعه
از حدیثی که در نماز جمعه خواندید 2 برداشت عمومی این بود که بله مواظب باشیم مقبولیتمان را از دست ندهیم یا اینکه مقبولیتمان ازدست رفته است و به فکر باشیم.خوب اگر برداشت اول منظور شما بود مورد قبول است و می شود بعنوان یک توصیه و نصیحت از خطیب نماز جمعه که خطبه های او بغیر از حق چیزی نباید باشد پذیرفت ولی اگر منظور برداشت دوم باشد مردود است چراکه  85% مردم در همین چند وقت پیش در انتخابات و به نوعی رفراندوم  شرکت کرده اند که همین معنای مقبولیت است حالا اگر نتیجه آن برای عده ای خوشایند نیست دلیل نمی شود که کل انتخابات را وبدتر از آن مقبولیت نظام را زیر سؤال ببریم،که ان شاءالله منظور شما این نبود
شما حرف از قانون و پیگیری امور درچارچوب قانون زدید ولی نمی دانم چرا شما نخواستید که مطابق قانون با دستگرشدگان بر خورد شود و باالعکس خلاف قانون به نوعی خواستار آزادی دستگیر شدگان بدون توجه به قانون شدید
آقای هاشمی شما صحبت از بحران در کشور کردید ولی نمی دانم این چه بحرانی است که حضرتعالی فقط آن را احساس می کنید و جالب است که دشمنان قسم خورده انقلاب در بیرون از این خاک استقبال گسترده ای از این سخن شما می کنند.
نکند برآورده نشدن خواسته شما در انتخابات اینطور به شما القاء کرده است که کشور بحرانی است؟خیر کشور در سایه اوامر ولی فقیه آرامش یافته است اگر نمی دانید، بدانید
آقای هاشمی در ضمن یادتان رفت که یادی از 168 مسافر کشته شده بکنید

آقای هاشمی نماز جمعه شما با تمام حواشی آن تمام شد ولی چیزی که ماند خوراک رسانه های غربی بود واینکه متعهدان نظام سخنان شما را وحدت آفرین و ولایت مدارانه نیافتند

آقای هاشمی با اینکه  روز بعثت در بیت رهبری حاضر نشدید ولی امیدوارم که سخنان مقام معظم رهبری را شنیده باشید که فرمودند:((هر کسی امروز جامعه را به سوی اغتشاش و نا امنی سوق دهد،از نظر عامه مردم انسان منفوری است))
 یا اینکه ایشان در قسمت دیگری می فرمایند : ((بر هم زدن امنیت یک ملت بزرگترین گناهی است که ممکن است کسی مرتکب شود...خطاب ما به نخبگان است،نخبگان بدانند هر حرفی، هر اقدامی،هرتحلیلی که به آنها کمک بکند این حرکت در مسیر خلاف ملت است))

آقای هاشمی لطفاً یکبار دیگر سخنانتان را در نماز جمعه مرور کنید وسخنان ولی مطلق فقیه را هم در روز بعثت بخوانید وگوش دهید،قضاوت با خودتان

اما دلسوزی متعهدان  به نظام تنها در سخنان نماز جمعه شما منحصر نیست بلکه به نامه تعریض آمیز شما وسکوت معنادار شما بعد از انتخابات نیز بر می گردد

بار دیگر سخنان مقام معظم رهبری را به شما یاد آور می شوم:((خیلی باید مراقب باشیم،...مراقب گفتن ها،مراقب نگفتن ها.یک چیزهایی را باید گفت،اگر نگفتیم به آن وظیفه عمل نکرده ایم...نخبگان سر جلسه امتحانند،امتحان عظیمی است))

آقای هاشمی تنها پایبندی نظری به ولایت مطلقه فقیه کافی نیست بلکه به عمل کار بر آید
آقای هاشمی کسانی بوده اند که در نظریه ولایت فقیه کتاب هم نوشتند ومدافع آن هم بودند ولی بخاطر بوجود نیاوردن التزام عملی در خود دچار انحراف شدند
آقای هاشمی نصیحت مارا بپذیرید که بعضی از اطرافیانتان مستحق منتسب بودن به شما را ندارند و متأسفانه بعضی از رفتارهای نادرست از حضرتعالی را ریشه در آن روابط می دانیم

 

آقای هاشمی نگران شما هستیم،نگران امتحان عظیمی که پیش رو دارید و برایتان دعا می کنیم تا سربلند از این امتحان بیرون بیایید

والسلام



درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پوندها

موسیقی وبلاگ